ترجمه مقاله

جنس بعید

لغت‌نامه دهخدا

جنس بعید. [ ج ِ س ِ ب َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) جنس نسبت به نوع ، بعید خوانده میشود هنگامی که چون آن نوع را با هر یک از انواع مُشارک ضمیمه کنیم و از ماهیت آنها بپرسیم همیشه آن جنس در جواب گفته نشود، مثلاً جسم برای انسان جنس بعید است زیرا انسان در این جنس انواع مشارکی دارد مانند بقر و غنم و حجر و شجر که همه انواع جسم بشمار میروند، پس چون سؤال شود انسان و حجر چیستند جواب جسم است اما هرگاه سؤال شود انسان و شجر یاانسان و غنم چیستند جواب جسم نامی یا حیوان است . پس جسم ، جنس بعید انسان بشمار میرود. برای توضیح بیشتربه اساس الاقتباس چ مدرس رضوی ص 29 ببعد مراجعه شود.
ترجمه مقاله