ترجمه مقاله

جف

لغت‌نامه دهخدا

جف . [ ج ُف ف ] (اِخ ) جد اخشید، محمدبن طغج فرغانی امیر مصر. (تاج العروس ). رجوع به اخشید در همین لغت نامه شود.
ترجمه مقاله