ترجمه مقاله

جشر

لغت‌نامه دهخدا

جشر. [ ج َ ش َ ] (ع ص ، اِ) مرد بی زن . || تره ٔ بهاری . || شترانی که شب در چراگاه میمانند و به خانه ٔ صاحب برنمی گردند. || مردمی که شب با شتران در چراگاه میمانند و به خانه برنمی گردند. || درشتیی است در آواز. خشونتی است که در سینه عارض شود. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله