ترجمه مقاله

جریر

لغت‌نامه دهخدا

جریر. [ ج َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن جابربن مالک بن نصربن ثعلبةبن جشم بن عوف بن خزیمةبن حرب بن علی بجلی . از مشاهیر صحابه و مکنی به ابوعمرو و ابوعبداﷲ است . در اینکه در چه زمانی اسلام آورد خلاف است . طبرانی از طریق حصین از جریر روایت میکند که چون پیغمبر (ص )مبعوث شد به خدمت او رفتم . پیغمبر (ص ) گفت : به چه کار آمده ای ؟ گفتم آمده ام اسلام آورم . آن حضرت عبایی گسترد و فرمود چون بزرگ قومی بر شما وارد شود او را گرامی دارید. ولی این روایت ضعیف است و بر فرض صحت محمول بر مجاز و مقصود آن است که چون خبر بعثت پیغمبر (ص ) به ما رسید ... و یا محمول بر حذف کلماتی است به این تقدیر که چون پیغمبر (ص ) مأمور به دعوت شد و به مدینه مهاجرت کرد و با کفار قریش جنگید و مکه را فتح کرد بر آن حضرت وارد شدم ... و ابن عبدالبر منجزا اسلام آوردن او را چهل روز قبل از رحلت نبی اکرم میداند و بدلائلی این قول نادرست می باشد. و این مرد زیباروی بود و عمر میگفت : جریر یوسف این امت است و در جنگهای عراق او را بر تمام قبیله ٔ بجلی مقدم و امیر کرد و این گروه را در فتح قادسیه اثری بزرگ بود. جریر پس از آن در کوفه سکونت کرد و از طرف علی (ع ) برسالت نزد معاویه رفت و سپس از هر دو فرقه دوری گزید و در قرقیس اقامت کرد تا بسال 51 یا 54 هَ . ق . که درگذشت .(از الاصابة فی تمییزالصحابة). و رجوع به الاستیعاب ص 320 و لسان المیزان شود. و ابن بلخی آرد: سرلشکر عرب سعد و سپاه سالارشان یکی بود نام او جریربن عبداﷲ البجلی . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 112). و قلقشندی گوید: وی از اصحاب رسول (ص ) و منسوب به بجیله بود که بطنی است از خثعم . او مردی بسیار زیبا بود که او را یوسف این امت میگفتند و این بیت در وصف اوست :
لولا جریر هلکت بجیله
نعم الفتی و بئست القبیله .

(از صبح الاعشی ج 1 ص 329).


و رجوع به تاریخ گزیده ج 1 ص 178، 221، 846 و عیون الاخبار ج 1 ص 251، 335 شود.
ترجمه مقاله