ترجمه مقاله

جرف

لغت‌نامه دهخدا

جرف . [ج ُ ] (اِخ ) نام موضعی است در سه میلی مدینه از جانب شام . عمربن خطاب و مردم مدینه در آن محل اموالی داشتند. و بئر جشم و بئر جمل نیز در آنجاست . گویند: این موضع را که نام اصلی آن عرض است بدان جهت جرف نامیدند که چون تبعّ از آنجا عبور میکرد گفت : هذا جرف الارض . و نام قبلی آن در این بیت کعب بن مالک آمده است :
اذا ما هبطنا العرض قال سراتنا
علام اذا لم نمنع العرض نزرع .
و نام آن بصورت فوق در احادیث بتکرار آمده است . (از معجم البلدان ):
و لنا بئررواء جمة
من یردها باناء یغترف
تدلج الجون علی اکنافها
بدلاء ذات امراس صدف
کل حاجاتی بها قضیتها
غیرحاجاتی علی بطن الجرف .

کعب بن اشرف یهودی (از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله