ترجمه مقاله

جراد

لغت‌نامه دهخدا

جراد. [ ج َ ] (اِخ ) ابن مالک بن نویرة تمیمی . سیف در الفتوح آرد که وی با پدرش کشته شد و متمم عمویش او را مرثیه گفت . (از الاصابة فی تمییز الصحابة).
ترجمه مقاله