ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

جدل

لغت‌نامه دهخدا

جدل . [ج ِ ] (ع اِ) نره ٔ سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).ذکر سخت . (شرح قاموس ). || استخوان میان کاواک دست و پا. [ قلم ] . (منتهی الارب ). استخوان مغزدار دستها و پاها. (شرح قاموس ). || اندام .(منتهی الارب ). هر استخوانی است که تمام کرده شده است و شکسته و آمیخته نمیشود به او غیر او. (از شرح قاموس ). ج ، اجدال و جُدول . (منتهی الارب ). قوی . درشت .
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ