ترجمه مقاله

جبرین

لغت‌نامه دهخدا

جبرین . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است بناحیه ٔ غزاز. ازآن ده است احمد نحوی مقری ابن هبةاﷲ. (از منتهی الارب ). جبرانی ، منسوب به وی بر غیرقیاس . (از منتهی الارب ). یاقوت آرد: جَبرَین قورسطایا از قراء حلب در ناحیه غزازَ است . که آنرا جبرین شمالی هم نامند و برخلاف قیاس منسوب بدان را جبرانی گویند. (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله