ترجمه مقاله

جبائیه

لغت‌نامه دهخدا

جبائیه . [ ج ُب ْ با ئی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از معتزله اصحاب ابوعلی جُبائی . گروهی از طایفه ٔ معتزله و یاران ابوعلی جُبائی اند گویند اراده ٔ خداوندی را محل نیست و باریتعالی عز اسمه متکلم است بکلامی که آنکلام را در جسم می آفریند. و بندگان در روز جزا خدای را دیدار نکنند. و بنده آفریننده ٔ کردار و فعل خود باشد. و مرتکب گناهان کبیره نه مؤمن است نه کافر، در دوزخ جاویدان بمانند اگر بدون توبت از دنیا رفته باشند. و اولیاء دارای کرامات نیستند. و بر خدای تعالی واجب است که هر یک از بندگان بحد تکلیف رسید خرد او را بحد کمال رساند و لطف خود را از او دریغ نفرماید و پیمبران جمله از گناه معصوم باشند چنانچه در شرح مواقف ذکر شده است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به جبانی محمدبن عبدالوهاب و ابوعلی جبائی شود.
ترجمه مقاله