جای بستن
لغتنامه دهخدا
جای بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ترتیب دادن مکان . (ارمغان آصفی از بهار عجم ). جای دادن . جای معین کردن :
به تخت جم نمی گنجید ذات قهرمان حق
بعزت خانه ٔ عرش مجیدش جایگاه بستند.
به تخت جم نمی گنجید ذات قهرمان حق
بعزت خانه ٔ عرش مجیدش جایگاه بستند.
فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ).