ترجمه مقاله

جاماسب

لغت‌نامه دهخدا

جاماسب . (اِخ ) ابن فیروز. وی برادرقباد ساسانی است . پس از ظهور مزدک اکابر و اشراف کشور قباد را که پیرو آئین مزدک شده بود از سلطنت خلع کرده جاماسب را که ملقب به نگارین بود قائم مقام وی گردانیدند. (از حبیب السیر چ تهران ص 85). وی از قبل برادر که مالک ملک عجم بود، ایالت ری و دربند شروان و ارمنیه را تا آخر عمر در قبضه ٔ اقتدار داشت . (حبیب السیر چ تهران ص 340). جاماسب ملقب به نگارین (منقش ) و برادر بلاش گرانمایه پادشاه ساسانی بود. (مفاتیح العلوم ). او را زاماسب نیز گویند. رجوع به زاماسب شود.
ترجمه مقاله