ترجمه مقاله

ثنائی

لغت‌نامه دهخدا

ثنائی . [ ث َ ] (اِخ ) نام دو تن از شعرای عثمانی است یکی از آن دو از مردم مغنیسا است که ملازمت خدمت شهزاده سلطان مصطفی میکرد و سپس در معیت سلطان مصطفی به آماسیه رفت و او را بر کتاب المقصود فی التصریف امام اعظم شرحی است و این بیت او راست :
خط رخساری غمندن اولدم اول سنگین دلگ
اهل درد ایتسون غبار جسم زردم مرده سنگ .
و دومین از اهل بالیکسر و نامش محمد است و قضای محلی داشته است و او را دیوانی و منظومه ای بنام روضةالأبرار است بترکی و این بیت او راست :
اویاتمز شمع اقبالم گورنمز اول قمر طلعت
بنی بوقاره گونلرده قویان بخت سیاهمدر.

(قاموس الاعلام ).


ترجمه مقاله