ثغاء
لغتنامه دهخدا
ثغاء. [ ث ُ ] (ع اِ) ثاغیه . || بانگ گوسپند و گاو و بز و مانند آن وقت آبستنی . || (مص ) بع بع کردن : از صهیل خیول و رغاء جمال و شهیق و زئیر سباع وکلاب و خوار بقور و ثغاء اغنام و صفیر طیور. (جهانگشای جوینی ). || (اِ) کفتگی در لب گوسفند.