ثطعلغتنامه دهخداثطع. [ ث َ/ ث َ طَ ] (ع مص ) آشکار کردن . || ظاهر شدن . || زکام گرفتن کسی را. مزکوم گردیدن . ثُطِعَ (مجهولاً)؛ مزکوم شد. || حدث کردن .