ترجمه مقاله

ثجیر

لغت‌نامه دهخدا

ثجیر. [ ث َ ] (ع اِ) کنجاره . ثفل . || تکس خرما و انگور. هسته و استخوان انگور. (دهار). دانه ٔ انگور. (مهذب الاسماء). || در تحفه ٔ حکیم مؤمن آمده است : لای چیزهای افشرده است و قوتش متوسط است ما بین عصاره و جرم آن چیز و از مطلق ثجیر مراد لای آب انگور است و آن قابض و ضمادش با نمک جهت ورم حار و ورم صلب و ورم پستان و حقنه ٔ او جهت قرحه ٔ امعاء و اسهال مزمن و سیلان رطوبات رحم و آشامیدن برشته کرده ٔ او با دانه های انگور که در او یافت شود جهت قرحه ٔ امعاء و تقویت معده و اسهال بغایت نافع است .
ترجمه مقاله