تیزمنطق
لغتنامه دهخدا
تیزمنطق . [ م َ طِ ] (ص مرکب ) قوی منطق . گویا در سخن . || برنده . نافذ در وصف شمشیر :
هندی او آدمی خور همچو زنگی در مصاف
مصری او تیزمنطق چون عرابی درسخا.
هندی او آدمی خور همچو زنگی در مصاف
مصری او تیزمنطق چون عرابی درسخا.
خاقانی .