تیره ترگ
لغتنامه دهخدا
تیره ترگ . [ رَ / رِ ت َ ] (اِ مرکب ) کلاهی تیره . خودی سیاه و در بیت زیر کنایه از خاک سیاه و خاک گور است :
بر او تاختن کرد ناگاه مرگ
بسر برنهادش یکی تیره ترگ .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
بر او تاختن کرد ناگاه مرگ
بسر برنهادش یکی تیره ترگ .
فردوسی .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.