ترجمه مقاله

تن تنها

لغت‌نامه دهخدا

تن تنها. [ ت َ ن ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ،ق مرکب ) واحد. (آنندراج ). یکتا و منفرد و یگانه . (ناظم الاطباء) :
اگر دو یار موافق زبان یکی سازند
فلک چه یک تن تنها چه می تواند کرد.

صائب (از آنندراج ) (بهار عجم ).


ترجمه مقاله