تنگ و تاریک
لغتنامه دهخدا
تنگ و تاریک . [ ت َ گ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تنگ و تار. بی وسعت و بی روشنایی . نقیض فراخ و روشن . تاریک و محقر :
دور شو، دور شو ز نزدیکش
روشنی شو ز تنگ و تاریکش .
رجوع به ماده ٔ قبل و تنگ و همچنین تاریک و دیگر ترکیبهای این دو کلمه شود.
دور شو، دور شو ز نزدیکش
روشنی شو ز تنگ و تاریکش .
سنایی .
رجوع به ماده ٔ قبل و تنگ و همچنین تاریک و دیگر ترکیبهای این دو کلمه شود.