ترجمه مقاله

تنبلی

لغت‌نامه دهخدا

تنبلی . [ تَم ْ ب َ ] (حامص ) کاهلی و تن پروری . (ناظم الاطباء). تن آسانی . آسانی . تن پروری . بمعنی کاهلی در فارسی قدیم معمول نبوده فقط درنسخه ای از شاهنامه این بیت دیده می شود :
درنگ آوریدی تو از کاهلی
ز پیری و نادانی و تنبلی .
لیکن در نسخ معتبر صورت مصراع این است :
سبب پیری آمد وگر بددلی .
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تنبل شود.
ترجمه مقاله