ترجمه مقاله

تمقیق

لغت‌نامه دهخدا

تمقیق . [ ت َ ] (ع مص ) سختی و تنگی نمودن بر عیال خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنگ گرفتن نفقه بر عیال خود بر اثر فقر یا بخل . (از اقرب الموارد). || بمنقار خورش دادن طائر بچه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله