ترجمه مقاله

تقهل

لغت‌نامه دهخدا

تقهل . [ ت َ ق َهَْ هَُ ] (ع مص ) خشک شدن پوست بر استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خشک شدن پوست . (از اقرب الموارد). || بدحال شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آلوده داشتن خود را و پاک و صاف ناکردن تن را. || سست و نرم رفتن . || ضعیف و نرم گردیدن آواز. || گله کردن حاجت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله