ترجمه مقاله

تغماق

لغت‌نامه دهخدا

تغماق . [ ت َ ] (اِخ ) یکی از امرای دربار الجایتو و ابوسعید بهادرخان بود و به اتهام توطئه ای علیه ابوسعید گرفتار امیرچوپان شد و اموالش را مصادره کردند. و رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 326 شود.
ترجمه مقاله