ترجمه مقاله

تعریج

لغت‌نامه دهخدا

تعریج . [ ت َ] (ع مص ) خمانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تمییل بنا و نهر. (از اقرب الموارد). جنبانیدن (چمانیدن ؟) بنا. (تاج المصادر بیهقی ). || میل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خم شدن از جانبی بجانب دیگر. (از اقرب الموارد). || ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ). بر پای داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بند کردن مطیة را در خانه و جز آن و با علی ̍ متعدی شود. || بوقت غروب درآمدن . || توقف نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله