تصدیع دادنلغتنامه دهخداتصدیع دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) دردسر دادن : دادمش تصدیع نثر و میدهم ابرام نظم دانم ابرام مثنا برنتابد بیش از این .خاقانی .