ترجمه مقاله

تشتاقه

لغت‌نامه دهخدا

تشتاقه . [ ] (اِ) در فرهنگ ترکی سنگ پشت . (آنندراج ) (بهار عجم ) :
چو قرباقه (کذا) اکنون صدا میزنی
چو تشتاقه این دست و پا میزنی .

یحیی کاشی (از آنندراج ) (بهار عجم ).


رجوع به تسباغه شود.
ترجمه مقاله