ترجمه مقاله

تختگه

لغت‌نامه دهخدا

تختگه . [ ت َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف تختگاه . محل تخت شاهی :
چو شاه جهان ره بدان جام یافت
در آن تختگه لختی آرام یافت .

خاقانی .


|| پایتخت :
سریری خبر یافت کآن تاجدار
بر آن تختگه کرد خواهد گذار.

نظامی .


رجوع به تختگاه شود.
ترجمه مقاله