ترجمه مقاله

تحیید

لغت‌نامه دهخدا

تحیید. [ ت َح ْ ] (ع مص ) بریدن دوال را بندی دار. یقال : قد السیر فحیده . (منتهی الارب ). برجسته کردن و گره دار نمودن : قد السیر فحیده ُ تحییداً؛ اذا جعل فیه حیوداً؛ یعنی بنددار برید دوال را. (از ناظم الاطباء). تحیید سیر؛ بریدن و قرار دادن گره ها در آن .(از قطر المحیط)؛ بریدن آنرا. (از اقرب الموارد). تحییدالشی ٔ؛ جعله علی حیدة؛ بنددار یا گره دار کردن آنرا. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله