ترجمه مقاله

تحافی

لغت‌نامه دهخدا

تحافی . [ ت َ ] (ع مص ) قضیه پیش حاکم بردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ترافع نزد سلطان بردن . (ازاقرب الموارد) (از قطر المحیط): تحافینا الی السلطان ؛ ای ترافعنا. (منتهی الارب ). || نیکو شدن . || جدا شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله