تجنیح
لغتنامه دهخدا
تجنیح . [ ت َ ] (ع مص ) میل دادن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اعتماد کردن بر دو کف دست و استاده و گشاده داشتن هر دو بازو در سجده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || قرار دادن مر او را بالی . || نسبت دادن کسی را به گناه . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).