تب ریختنلغتنامه دهخداتب ریختن . [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) پایان یافتن تب . قطع شدن تب . دور شدن تب : اگر گرد رهشان شود بیشه گردتب از پیکر شیر ریزد چو گرد.ظهوری (از آنندراج ).