ترجمه مقاله

تبو

لغت‌نامه دهخدا

تبو. [ ت َ ] (اِخ ) نام جایی که در آن آسیایی است و گویند آن را یونس پیغمبر بنا کرده و چون نام او را ببرند آسیا در حرکت آمده و آرام میگردد. (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 289 ب شود.
ترجمه مقاله