ترجمه مقاله

تبصبص

لغت‌نامه دهخدا

تبصبص .[ ت َ ب َ ب ُ ] (ع مص ) تبصبص فلان ؛ تملق کردن وی . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). تبصبص سگ ؛ دم جنبانیدن آن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). دم جنبانیدن سگ و چاپلوسی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دم بزمین زدن و چاپلوسی کردن . (فرهنگ نظام ). چاپلوسی کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) : تبصبصی میکرد و تملقی مینمود. (سندبادنامه ص 152). ایشان راه تبصبص و حداقت پیش گرفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 205).
ترجمه مقاله