تاریک جان
لغتنامه دهخدا
تاریک جان . (ص مرکب ) تیره جان . (آنندراج ). تباه . خراب . تیره ضمیر. سیه دل . (ناظم الاطباء). اندوهگین . جان تاریک . گمراه . عاری از صفا و خرد :
به آن روشنی خیزد از وی صدا
که تاریک جانان شوندش فدا.
به آن روشنی خیزد از وی صدا
که تاریک جانان شوندش فدا.
امیرخسرو (در تعریف فانوس از آنندراج ).