ترجمه مقاله

تاراج شدن

لغت‌نامه دهخدا

تاراج شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تاراج رفتن . به غارت رفتن . به چپو رفتن . به چپاول رفتن :
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی برناگرفته کام را.

سعدی .


رجوع به تاراج رفتن و تاراج شود.
ترجمه مقاله