ترجمه مقاله

بی سرمگی

لغت‌نامه دهخدا

بی سرمگی . [س ُ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی سرمه . نداشتن سرمه . اهمال در نکشیدن سرمه به چشم . (ناظم الاطباء). رجوع به سرمه شود.
ترجمه مقاله