ترجمه مقاله

بی ساخته

لغت‌نامه دهخدا

بی ساخته . [ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب )(از: بی + ساخته ) بی آرایش و بی زینت . || بی تزویر. || ساده لوح . (ناظم الاطباء). ساده و بی تکلف و بی تصنع. (آنندراج ). رجوع به ساخته شود.
ترجمه مقاله