ترجمه مقاله

بی حسابی

لغت‌نامه دهخدا

بی حسابی . [ ح ِ ] (حامص مرکب ) نادرستی .ناراستی . || ظلم و جور کردن :
بی حسابی مکن بهانه مجوی
که حسابت کنند موی به موی .

اوحدی .


ترجمه مقاله