بلبلکلغتنامه دهخدابلبلک . [ ب ُ ب ُ ل َ ] (اِ مصغر) مصغر بلبل : بر گل تو بلبلک مطربی آغاز کردخواند به الحان خوش نامه ٔ پازندو زند.سوزنی .