ترجمه مقاله

بقایی

لغت‌نامه دهخدا

بقایی . [ ب َ ] (اِخ ) از سخن سنجان قهستان است و شاعری خوش بیان و در فن معانی و بیان استاد. از اوست :
بدور حسن تو پرسند گر ز مردم راست
ز صد هزار نگوید یکی دلم برجاست .

(از صبح گلشن ).


بکشتگان ره عشق بی خبر مگذر
که جسم اگرچه خموش است جانشان گویاست .

(از قاموس الاعلام ترکی ).


ترجمه مقاله