بفریاد رسیدن
لغتنامه دهخدا
بفریاد رسیدن . [ ب ِ ف َرْ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) بداد رسیدن . (آنندراج ). امداد. (منتهی الارب ). افزاع :
عاشق بداد خویش ز بیداد خود رسید
از زندگی گذشت و بفریاد خود رسید.
عاشق بداد خویش ز بیداد خود رسید
از زندگی گذشت و بفریاد خود رسید.
طاهر وحید (از آنندراج ).