ترجمه مقاله

بطارقة

لغت‌نامه دهخدا

بطارقة. [ ب َ رِ ق َ ] (ع اِ) ج ِ بِطریق . (ناظم الاطباء). ج ِ بطریق . سرهنگان روم . (مهذب الاسماء) (از آنندراج ) (مفاتیح ). بطریق ها. (فرهنگ نظام ). بطریقان : امراء و بطارقه ٔ روم هجوم نموده او را. [ طبار نوش را ] کشتند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216). و از بطارقه و اساقفه آن مقدار در ظل رایت او [ قیصر ] مجتمع گشته اند... (ایضاً همان کتاب ج 2 ص 487). و بعد از آن دختر ارمانوس را با پسر خود ملک ارسلان در سلک ازدواج منتظم گردانید و اورا با عظمای بطارقه خلع فاخر پوشانید... (ایضاً همان کتاب ج 2 ص 489). و رجوع به الموسوعة و بطریق شود.
ترجمه مقاله