بزیرلغتنامه دهخدابزیر. [ ب ِ ] (ق مرکب ) محرمانه . آهسته . نرم : ز پیر عقل سوءالی بزیر می کردم که اوست آنکه دوای دل حزین داند.کمال اسماعیل .