ترجمه مقاله

بزمو

لغت‌نامه دهخدا

بزمو. [ ب ُ ] (اِ مرکب ) موی بز. قاتمه (ترکی ). ریسمانی که از موی بز کنند. رجوع به بزموی شود.
ترجمه مقاله