بزبانلغتنامه دهخدابزبان . [ ب ُ ] (ص مرکب ، اِمرکب ) محافظ بز. نگهبان بز. || (اِخ ) عیوق را بزبان خوانند. (از التفهیم از یادداشت دهخدا). || نام محله ای به مرو. (یادداشت دهخدا).