ترجمه مقاله

برزی

لغت‌نامه دهخدا

برزی . [ ب َ ] (اِ) دهقان و کاشتکار. (آنندراج ). برزگر. برزیگر. برزه گر. زارع . کشاورز. رجوع به برزیگر شود.
ترجمه مقاله