ترجمه مقاله

بردی

لغت‌نامه دهخدا

بردی . [ ب َ دی ی ] (ع اِ) نباتی است که در آب روید و در مصر از آن کاغذ سازند. (منتهی الارب ). پیزر. لوخ . (بحر الجواهر). و بعربی حلفا می گویندو در اصفهان آن گیاه را پیزر می گویند و آن نباتی باشد ساقش غلیظ و زیاده برذرعی و مدور و نرم و آنرا ریزه کرده ریسمان ترتیب دهند و در تحفه گفته قرطاس مصری از آن است که آنرا با نشنین که نوعی نیلوفر است مخلوط کرده کاغذ سازند. (از انجمن آرا). گیاهی است که از آن حصیر سازند. (از اقرب الموارد). و کتب اهل مصرفی القرطاس المصری و یعمل من قصب البردی . (ابن الندیم ). لُخ . لوخ . گیاهی که از آن حصیر بافند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به فهرست مخزن الادویه و تحفه ٔ حکیم مؤمن و بحرالجواهر و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی شود.
ترجمه مقاله