ترجمه مقاله

بدران

لغت‌نامه دهخدا

بدران . [ ب َ ] (نف مرکب ) بدراننده . (برهان قاطع). آنکه بد می راند (اسب یا وسیله ٔ نقلیه را). مقابل نیک ران . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله