بخام گرفتن
لغتنامه دهخدا
بخام گرفتن . [ ب ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) در پوست دباغت ناکرده گرفتن :
آنکه از جامه ٔ آزادگیم عریان ساخت
یا رب از پوست برآرند و به خامش گیرند.
آنکه از جامه ٔ آزادگیم عریان ساخت
یا رب از پوست برآرند و به خامش گیرند.
باقر کاشی .