ترجمه مقاله

بجود

لغت‌نامه دهخدا

بجود. [ ب ُ ] (ع مص ) مقیم گردیدن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). اقامت کردن بجایی . (از اقرب الموارد). مقیم شدن بجایی . (تاج المصادر بیهقی ). || لازم گرفتن شتر چراگاه را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله